سرگذشت حضرت یعقوب و حضرت یوسف (علیهما السلام) برای منتظران حضرت صاحبالامر (عجل الله فرجه) سرشار از درسها و عبرتهاست.
بزرگترین درس این مکتب ، درس انتظار است که آموزگار آن نیز حضرت یعقوب (علیه السلام) است
و
باید صبر و انتظار را از سیره و رفتار حضرت یعقوب (علیه السلام) یاد بگیریم.
در ماجرای سرگذشت حضرت بوسف (علیه السلام) ، حضرت یعقوب (علیه السلام) یک منتظر واقعی است ؛ میسوزد و میگدازد. هر لحظه در انتظار رسیدن خبری یا اثری از یوسف (علیه السلام) است.
از هر مسافری که وارد کنعان میشود ، سراغ یوسف گمشدهاش را میگیرد. برای خود بیتالاحزانی بناء کرده
و
در این کلبۀ غم آلود در فراق یوسف (علیه السلام) اشک میریزد
و
ناله سر میدهد. حتّی برای لحظهای از یاد یوسف (علیه السلام) و گریه برای او غافل نمیشود. در نبود یوسف (علیه السلام) از زندگی لذت نمیبرد.
در غیبت یوسف (علیه السلام) که بیست سال بطول انجامید ، یعقوب (علیه السلام) روغن بر گیسوان نزد ، سرمه نکشید ، عطر نزد و به زنان نزدیک نشد ؛ تا آن هنگام که خدای متعال پریشانیش را برطرف کرد
و
یوسف (علیه السلام) را به او باز گرداند.
منبع:
کمال الدین و تمام النعمة: جلد ۱ ، صفحه ۲۸۰.
زخم زبان میخورَد ، سرزنش میشود ؛ و حتّی فرزندانش او را ملامت میکنند:
به او گفتند: بخدا سوگند! تو آنقدر از یوسف (علیه السلام) یاد میکنی که ممکن است بیمار شوی یا هلاک گردی
امّا
یعقوب (علیه السلام) آرام و قرار ندارد ؛ آنقدر گریه میکند که چشمانش نابینا میشود:
"و ابیضت عیناه من الحزن"
[سورۀ یوسف: آیه ۸۴]
یکی از اصحاب از محضر امام صادق (علیه السلام) سؤال کرد: حزن و اندوه یعقوب (علیه السلام) در فراق یوسف (علیه السلام) چه اندازه بود؟
حضرت پاسخ فرمودند: برابر غم و غصّۀ هفتاد زنِ فرزند مرده.(۲)
منبع:
تفسیر نور الثقلین: جلد ۲ ، صفحه ۴۵۲.
حضرت یعقوب (علیه السلام) به هر بهانهای از یوسف (علیه السلام) سخن میگوید
و
با هر مناسبتی ، یاد یوسف (علیه السلام) را زنده میکند
زیرا
معتقد است نباید یوسف (علیه السلام) فراموش شود
تا
آنجا که وقتی برادران یوسف (علیه السلام) ، بنیامین را نزد عزیز مصر [یوسف (علیه السلام)] گذاشته
و
خود ، بدون او نزد پدر بازگشتند
و
به وی خبر مفارقت فرزندش را دادند ، حضرت یعقوب (علیه السلام) بیاد فراق یوسف (علیه السلام) افتاد
و
در مقام تأسّف و با حسرتی تمام فرمود:
«یا اسفاء علی یوسف [علل الشرایع: جلد ۱ ، باب ۴۱ ، حدیث ۱]»
و
برای یوسف (علیه السلام) اینگونه مرثیه میسرود:
حبیبی یوسف الذی کنت اونس به وحدتی فاختلس منی.
ای حبیب من! یوسف که در تنهائی انیس من بودی و او را از من ربودند.
حبیبی یوسف لیت شعری فی ایّ الجبال طرحوک؟!
ایکاش میدانستم تو را در کدام کوه رها کردند؟!
ام فی ایّ البحار غرقوک؟!
یا تو را در کدام دریا غرق کردهاند؟
حبیبی یوسف! لیتنی کنت معک فیصیبنی الّذی اصابک
ایکاش با تو بودم و بلایی که بر تو رسیده ، بمن نیز میرسید.
منبع:
کمال الدین و تمام النعمة: جلد ۱ ، صفحه ۲۸۴.
و ...
بالاخره فرزندان خود را در جستجوی یوسف (علیه السلام) فرستاد:
"یا بنی اذهبوا فتحسسوا من یوسف و اخیه ... [سورۀ یوسف: آیه ۸۷]
پسرانم! بروید و از یوسف (علیه السلام) و برادرش جستجو کنید
و
از رحمت خدا مأیوس نشوید
که
تنها گروه کافران از رحمت خدا مأیوس میشوند.
اینک هر کس که ادّعای محبّت یوسف فاطمه (علیهما السلام) را دارد ...
هر کس که دم از تشیّع امامیّه میزند ...
هر کس که خود را شیعۀ علوی اثنی عشری میپندارد ...
هر کس که به امام عصر (علیه السلام) ایمان دارد
و
او را امام "مفترض الطاعه" میداند ...
هر کس که حجّة بن الحسن (علیهما السلام) را امام زنده و حاضر ؛ ولی غایب از نظرها میداند ، بیاید و خود را در این آئینه تماشا کند.
سرگذشت حضرت یعقوب (علیه السلام)
و
حال و هوای آنحضرت در فراق حضرت یوسف (علیه السلام) ، میزانی برای سنجش صداقت و عیار ولایت میباشد.
آینهای است که هر یک از ما میتوانیم خویشتن را در آن نظاره کنیم.
شیخ صدوق (رضوان الله علیه) در کتاب شریف کمال الدین و تمام النعمة میفرماید:
حال کسانی که امروزه عارف به امام زمانِ غایب (عجل الله فرجه) هستند ، مانند حال یعقوب (علیه السلام) است که به یوسف (علیه السلام) و غیبتش عارف بود
و
حال جاهلان به او و غیبتش و دشمنان او ، حال خاندان و خویشان اوست که کار آنها دربارهء یوسف (علیه السلام) و غیبت وی بجائی رسید که به پدرشان یعقوب (علیه السلام) گفتند:
"بخدا سوگند در گمراهی دیرین هستی".
ولی ...
با کمال تأسف باید اعتراف کنیم بسیاری از ما ، یوسف زهرا (علیهما السلام) را از یاد بردهایم ...!
گاه هفتهها بر ما میگذرد
و
دریغ از گفتن یک "یا صاحب الزّمان (عج)!" ...
آنچنان غرق در دنیا شدهایم
و
غفلت سراپایمان را فرا گرفته است
که
العیاذ بالله گوئی امام زمانی وجود ندارد.!
برنامهها و سریالهای تلویزیونی را دنبال میکنیم ...
نتیجۀ مسابقات فوتبال باشگاههای اروپا را پیگیر میشویم ...
برای رفتن تیم ملّی فوتبال به جام جهانی ، دعا میکنیم ...!
به هر مناسبتی برای دوستان و آشنایان خود پیامک میفرستیم ...
هر سال برای فرزندان خود جشن تولّد میگیریم ...
تاریخ ازدواج خود را بخاطر سپرده
و
برای همسر خویش هدیه میخریم ...
اگر روز سیزدهم فروردین از منزل بیرون نرویم ، گویا یک واجب الهی را ترک کردهایم!!
شب یلدا را حتماً باید در کنار خانوادهء خود سپری کنیم ...
برای نوروز و سفرۀ هفت سین از یکی دو ماه قبل از آن برنامهریزی میکنیم ...
امّا ...
امّا انگار نه انگار که امام زمانی هست!!
و
در قبال او هم وظیفهای داریم. سفیر انتظار - Safir Entezar...
ما را در سایت سفیر انتظار - Safir Entezar دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : fsafir124 بازدید : 39 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1402 ساعت: 13:00