تولی و تبری دو اصطلاح قرآنی است که از دیدگاه شیعهء امامیه ، از جمله فروع دین و از واجبات اسلام شمرده میشود. این دو واژه ، به ترتیب ، بمعنای دوستی با دوستان خدا و نزدیکی به اهل حق و دشمنی با دشمنان خدا و دوری از اهل باطل است.
در اصطلاح تولّی بمعنی اعتقاد به امامت و خلافت ائمه اطهار (علیهم السلام) و اظهار دوستی و علاقه نسبت به ایشان و تبری به معنی دشمنی و بیزاری از رهبران کودتای سقیفه و غاصبان خلافت حقّه ، و دشمنان اهلبیت (علیهم السلام) و لعن و نفرین بر آنهاست.
در این نوشتار کوتاه ، این دو فریضه در پرتو روایات مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
تولّی و تبرّی دو امر ضروری دین اسلام و از جمله واجبات الهی است و هر شیعهای وظیفه دارد تا با استفاده از دلایل عقلی و نقلی به این دو موضوع همانند سایر واجبات الهی اعتقاد پیدا کند.
تولّی در ۵۷ سوره از قرآن و ۲۳۳ بار ، و تبرّی در ۲۰ سوره و ۳۰ بار بکار رفته است. آنچه که در فرهنگ اهل بیت (علیهم السلام) و سیره عملی آنان در روایات وارد شده و عبارات فراوانی که در کتب ادعیه و زیارات از ایشان نقل شده است ، خود گواه دیگری بر اهمیت و جایگاه والای تبرّی و تولّی در مکتب تشیع علوی اثنی عشری (اسلام راستین) است. در روایات اهل بیت (علیهمالسلام) بر این دو اصل تاکید بسیاری شده است، از جمله:
حضرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
«استوارترین دستگیره ایمان ، دوستی و دشمنی برای خدا ، ارتباط با دوستان خدا و گسستن از دشمنان اوست».
حضرت امام صادق (علیهالسلام) فرمودند:
«دوستی با دوستان خدا و اطاعت از آنها و نیز بیزاری از کسانی که به آل محمد (علیهم السلام) ظلم و هتک حرمت کردهاند ، واجب است ؛ کسانی که میراث فاطمه و حق علی (علیهما السلام) را غصب کردهاند ، سنّت پیامبر را تغییر دادهاند و نیز ناکثین ، قاسطین و مارقین»
همچنین در روایتی فرمودند:
«تبرّی از انصاب و ازلام و بتها ، پیشوایان گمراه ، رهبران ستمگر و نیز دشمنی با قاتلان ائمه (علیه السلام) واجب شرعی است. از سوی دیگر ، دوستی با مؤمنانی مانند سلمان ، ابوذر، مقداد، عمار و … (رضوان الله علیهم) نیز واجب است».
حضرت امام رضا (علیهالسلام) فرمودند:
«کمال الدین و لا یتنا و البرائه من عدونا. کمال دین ولایت ماست و برائت از دشمنان ما».
به امام صادق (علیهالسلام) عرض شد که شخصی شما را دوست دارد ، اما در برائت از دشمن شما ضعیف است.
حضرت فرمودند:
«هیهات کذب من ادعی محبتنا و لم یتبرء من عدونا؛ هرگز چنین نیست. دروغ میگوید هر کس که ادعا میکند دوست ماست ؛ ولی از دشمن ما بیزاری نجوید.
منبع: (بحارالانوار: ج ۲۷ ، ص ۵۸ ، ح ۱۹)
حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) به اصحابش فرمودند: ای بندهء خدا ؛ دوست بدار بخاطر خدا و دشمن بدار بخاطر خدا و دوست بگیر بخاطر خدا و دشمن بگیر بخاطر خدا. پس بدرستی که به ولایت خدا به کسی نمیرسد ، مگر از این راه و کسی طعم ایمان را نمیچشد ، اگر چه نماز و روزه زیاد بجای آورد ، مگر از راه تولّی و تبرّی و امروز بیشترین دوستیها و دشمنیهای مردم بخاطر دنیاست و این دوستی و دشمنی دنیایی ذرهای پیش خداوند تعالی ارزش ندارد.
راوی عرض کرد: چگونه بدانم دوستی و دشمنی من بخاطر خداست؟! دوست خدا کیست تا او را دوست بدارم و دشمن خدا کیست تا او را دشمن بدارم؟
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بسوی مولای ما امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) اشاره فرمودند و فرمودند: آیا علی (علیه السلام) را میبینی؟
راوی گفت: بله.
پس فرمودند: دوست بدار دوست علی (علیه السلام) را ، چون دوست علی (علیه السلام) ، ولیّ الله است ؛ و دشمن بدار دشمن علی (علیه السلام) را ، زیرا دشمن علی (علیه السلام) ، دشمن خدا است.
سپس در ادامه فرمودند: «وال ولی هذا و لو انه قاتل ابیک و ولدک و عاد عدو هذا و لو انه ابوک او ولدک؛ دوست بدار دوستِ علی (علیه السلام) را ، هر چند آنکه قاتل پدر و فرزندان تو باشد و دشمن بدار دشمن علی (علیه السلام) را هر چند او پدر و فرزندانت باشند».
منبع: (علل الشرایع: ج ۱ ، باب ۱۱۹).
روزی کمیت اسدی خدمت امام صادق (علیهالسلام) رسید و شعری خواند. سپس عرض کرد: ای آقای من! سوالی دارم،
حضرت فرمودند: بگو.
عرض کرد سؤالم درباره آن دو خبیث اولی و دومی ل(عنت الله علیهما) است.
حضرت فرمودند: ای کمیت! تا روز قیامت به اندازه خون حجامت ، خونی در اسلام ریخته نشود و مالی حرام کسب نشود و عمل شنیع زنا انجام نگیرد ؛ مگر اینکه همه به گردن این دو باشد و…
منبع: (رجال کشی: ص ۱۳۵) و (بحارالانوار: ج ۴۷، ص ۳۲۳ ، حدیث ۱۷).
حضرت امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند:
«من شک فی کفر اعدائنا و الظالمین لنا فهو کافر. هر کس در کفر دشمنان ما و کسانی که بما ظلم کردند ، شک داشته باشد، خودش کافر است».
منبع: (بحارالانوار: ج ۸ ، ص ۳۳۶ و ج ۲۷ ، ص ۶۲).
۸. امام صادق (علیهالسلام): «من لم یعرف سوء ما اتی علینا من ظلمنا و ذهاب حقنا و ما رکبنا به فهو شریک من اتی الینا فیما ولینا به؛ کسی که نفهمد و نشناسد آن چه را که بر ما وارد شد و از ظلمی که بر ما روا شد و حقی که از دست ما رفت و… پس او شریک با ظالمین است» (بحارالانوار: ج ۸، ص ۳۳۶ و ج ۲۷، ص ۵۵، حدیث ۱۱).
ابن ادریس از امام صادق (علیهالسلام) نقل میکند:
فردای قیامت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) از لب پرتگاه جهنم (منطقه اعراف) همراه با امیرالمؤمنین و حسن و حسین (علیهم السلام) عبور مینمایند. شخصی از داخل جهنّم فریاد میزند و سه مرتبه برای نجات خود به نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) استغاثه میکند ، ولی جواب نمیشنود. بار دیگر سه مرتبه به امیرالمؤمنین (علیه السلام) استغاثه میکند ، پس جواب نمیشنود. پس نداء میدهد «یا حسین! یا حسین! یا حسین! اغثنی ، انا قاتل اعدائک. یا حسین! من را نجات بده ، من دشمنان تو را کشتم».
در آن هنگام رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) به امام حسین (علیهالسلام) میفرمایند: برای تو دلیل آورد ؛ پس امام حسین (علیهالسلام) چون عقاب تیزپرواز او را نجات میدهد.
راوی میپرسد: آن شخص کیست؟
حضرت فرمودند: مختار است.
سپس راوی با تعجب سؤال میکند: چرا با آتش عذاب میسوزد ، با اینکه از قاتلین ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) انتقام گرفت؟
حضرت فرمودند: بدلیل اینکه در قلب مختار ذرهای از محبت آن دو نفر (رهبران کودتای سقیفه) وجود داشت. بخدا قسم اگر جبرائیل ، میکائیل و اسرافیل (علیهم السلام) در قلبشان چیزی از حبّ این دو باشد ، با صورت داخل آتش افکنده میشوند.
منبع: (بحارالانوار: ج ۴۵، ص ۳۳۹، حدیث ۵).
سفیر انتظار - Safir Entezar...
ما را در سایت سفیر انتظار - Safir Entezar دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : fsafir124 بازدید : 125 تاريخ : چهارشنبه 24 دی 1399 ساعت: 20:56