تنش زدائی - استراتژی سیاسی امنیّتی شیعه در دوران غیبت

ساخت وبلاگ

آنچه از روایات فراوانی استفاده می‌شود این است که استراتژی کلّی و کلان أئمّه (علیهم السلام) در سطوح سیاسی و امنیتی که به شیوه و زبانهای مختلف به شیعیان توصیه نموده‌اند، خط مشی هُدنه یا همان تنش زدائی است.
هُدنه را در لغت به «سکون» معنا کرده‌اند و بر «صلح بین هر متحاربین» هم هُدنه اطلاق می‌شود، چون جنگ و آتش آن، ساکن می‌شود.
کلّ دوران پیش از ظهور در روایات به دارالهدنۀ و دوران هدنه تعبیر شده، این تعبیر یک سیاستِ کلانِ تعیین شده از سوی أئمّه (علیهم السلام) برای ادامه حیات شیعیان است که زوایای مختلفی دارد.
سیاست هُدنه ور همۀ عرصه‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و احکام شرعی جاریست. در این نامگذاری از احادیث مختلفی استفاده می‌شود:

عن محمد بن مسلم قال: سألت أبا جعفر (عليه السلام) عن القائم إذا قام بأي سيرة يسير في الناس؟
فقال: بسيرة ما سار به رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) حتى يظهر الإسلام.
قلت: و ما كانت سيرة رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم)؟
قال: أبطل ما كان في الجاهلية، و استقبل الناس‏ بالعدل، و كذلك القائم (عليه السلام) إذا قام يبطل ما كان في الهدنة مما كان في أيدي الناس، و يستقبل بهم العدل‏.
منبع:
تهذیب الاحکام: جلد ۶ ، صفحه ۱۵۴.

به سند صحیح از محمد بن مسلم روایتست: از امام باقر (علیه السلام) پرسیدم: حضرت قائم (علیه السلام) وقتی ظهور نماید به چه سیره‌ای عمل خواهد کرد؟...
فرمود: «به سیرۀ رسول خدا (صلی الله علیه و آله)؛ همچون ایشان، وقتی ظهور می‌کند هر آنچه در زمان هُدنه در دست مردم هست را باطل نموده و عدل را برایشان آغاز می کند»

نتیجه:
بنابراین احکام دوران هدنه یا احکام دوران ظهور فرق دارد.

عن برید العجلی قال: قیل لأبی جعفر (ع): إنّ أصحابنا بالکوفۀ لجماعۀ کثیره، فلو أمرتهم لأطاعوک و اتبعوک.
قال: یجیء أحدکم إلی کیس أخیه فیأخذ منه حاجته؟
فقال: لا.
فقال: هم بدمائهم أبخل!
ثم قال: «إن الناس فی هدنۀ، تناکحهم و نوارثهم حتی إذا قام القائم(ع) جاءت المزایلۀ و أتی الرجل إلی کیس أخیه فیأخذ حاجته فلا یمنعه».
منبع:
الاختصاص: شیخ مفید: صفحه ۲۴.

از برید عجلی روایتست که به امام باقر (علیه السلام) عرض کردم: اصحابمان در کوفه زیاد هستند، کاش [برای قیام امر] می‌فرمودید و آنان نیز اطاعت می کردند!
فرمود: آیا چنین هستند که هر کس از کیسۀ برادر مؤمنش هر مقدار مال نیاز داشت بردارد؟
گفتم: نه.
فرمود: پس آنان در بخشش خون خود بخیل‌تر هستند!
سپس فرمود: «هم اکنون مردم در هُدنه می‌باشند، ما با آنان ازدواج کرده و ارث از یکدیگر می‌بریم؛ تا زمانی که قائم (علیه السلام) ظهور کند، که از آنان جدا می‌شویم. و [در آن روزگار] هر فردی از کیسۀ برادرش بقدر نیاز برداشته و او نیز مانعش نمی‌شود».

توجه:
تعبیر «إنّ الناس فی هدنۀ حتی إذا قام القائم» بیانگر یک استراتژی کلی در دوران پیش از ظهور است. مسئله فراتر از یک تسمیه و نامگذاری خشک و خالی است. توصیه راهبردی برای یک طائفه است. و از تعبیر «لو أمرتهم» و «هم بدمائهم أبخل» استفاده می‌شود که قضیه، مربوط به مسائل کلان سیاسی، اجتماعی بوده که جانفشانی و اراقه دماء لازم داشته است.

عن عمّار الساباطی عن أبی عبدالله (علیه السلام): والله عبادتکم فی السرّ مع إمامکم المستتر فی دولۀ الباطل و تخوّفکم من عدوّکم فی دولۀ الباطل و حال الهدنۀ أفضل ممّن یعبدالله عزّ و جلّ ذکره فی ظهور الحق مع امام الحق الظاهر فی دولۀ الحق.
منبع:
کافی: جلد ۱ ، صفحه ۳۳۳.

به سند معتبر از امام صادق (علیه السلام) روایتست: «بخدا سوگند که عبادت پنهانی شما با امام پنهان در دولت باطل و ترس از آنان و در حال هُدنه ، از عبادت فردی که در دولت حقّ همراه امام ظاهر ، خداوند متعال را پرستش کند، افضل است».

عن حبیب بن بشر قال أبو عبد الله (عليه السلام): سمعت أبي (عليه السلام) يقول: «لاوالله، ما على وجه الأرض شي‏ء أحب إلي من التقية؛ يا حبيب، إنه من كانت له تقية رفعه الله» ؛ يا حبيب! من لم تكن له تقية وضعه الله. يا حبيب! إن الناس إنما هم في هُدنة، فلو قد كان ذلك، كان هذا».
منبع:
کافی: جلد ۲ ، صفحه ۲۱۷.

از حضرت امام باقر (علیه السلام) روایتست:‌ «بخدا سوگند، بر روی زمین هیچ چیز را بیشتر از تقیّه دوست ندارم! هر که تقیّه داشته باشد خداوند بلندش کند و هر که نداشته باشد خداوند او را پائین آورد؛ مردم هم اکنون در آرامش هستند، هر گاه زمان آن شد، زمان این هم می‌شود».
[مرحوم علامه مجلسی (رضوان الله علیه) گوید: یعنی هرگاه زمان ظهور و جهاد در رکاب امام زمان (علیه السلام) شد، تقیّه هم برداشته می شود]

در حدیث دیگری از امام جعفر صادق (علیه السلام) ،‌ امر به معروف و نهی از منکر را مشروط به قدرت و علم به معروف و منکر نموده و در انتها می فرماید:
«و لیس علی من یعلم ذلک فی هذه الهدنۀ من حرج إذا کان لاقوۀ له و لا عذر و لاطاعۀ».
منبع:
کافی: جلد ۵ ، صفحه ۶۰.

از امام کاظم (علیه السلام) هم روایت است که در قضیه فردی که در متعه و عقد موقت دچار مشکل شده بود ، فرمود:
والدار دار هدنۀ و المؤمنون فی تقیّة.
هم اکنون منزلگاه صلح است و مؤمنین در تقیّه هستند.
منبع:
کافی: جلد ۵ ، صفحه ۴۶۶.

سأل العلاء بن رزین أبا عبدالله (ع) عن جمهور الناس؟
فقال: هم الیوم أهل هدنۀ، ترد ضالتهم و تؤدی أمانتهم و تحقن دماؤهم و تجوز مناکحتهم و موارثتهم فی هذه الحال.
منبع:
من لا یحضره الفقیه: جلد ۳ ، صفحه ۴۷۲.

مشابه این معناء ، در روایات دیگری ، با شیوه و زبانی دیگر آمده است:
عن جابر، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: إلزم الأرض و لا تحرک یداً و لا رجلاً حتی تری علامات أذکرها لک و ما أراک تدرکها:
اختلاف بنی فلان و مناد ینادی من السماء ...
منبع:
الغيبة ، شیخ نعمانی: صفحه ۲۷۹.

جابر بن یزید جعفی (رضوان الله علیه) گوید: امام باقر (علیه السلام) فرمود: ای جابر! ملازم زمین باش و دست و پایی حرکت مده تا آنکه علاماتی را که بیان می‌کنم درک کنی. اوّلین آن اختلاف بنی العبّاس (لعنة الله علیهم) است، و گمان ندارم که آن را درک کنی، پس از من برای دیگران بازگو کن ...[در ادامه علائم مهم ظهور را بیان نمودند].

البته توجه دارید که مراد از این هُدنه و سکون و عدم تحرک ، کناره گیری از هر فعالیت دینی و ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر و سایر واجبات دینی نیست، بلکه هدنه در مقابل جهاد ، انقلاب ، جنگ و حرب است؛ هرگونه ایجاد تنش و درگیری و جنگ با دشمن - جهاد ابتدائی - مورد نهی واقع شده است و الاّ فعالیتهای درون طایفه‌ای که منجر به درگیری و نزاع نمی‌شود، نباید زمین گذاشته شود.
هُدنه یک استراتژی کلان در تعامل با مخالفان است؛ هدنه در مقابل جنگ و درگیری و ایجاد حساسیت‌های پرخطر است. دلیلش هم کاملاً عقلانی است: در دوران پیش از ظهور، غلبه با نیروهای شیطانی است ، پس سعی کنید برای طایفه شیعه زحمت درست نکنید.

عن أبی الطفیل قال: سمعت علی بن أبی طالب (علیهما السلام) یقول: أظلتکم فتنۀ مظلمۀ عمیاء مکتنفۀ لاینجو منها الا النومۀ.
قیل: یا أبا الحسن، و ما النومۀ؟
قال: الذی لا یعرف الناس ما فی نفسه.
منبع:
الغیبة ، شیخ طوسی: صفحه ۴۶۵.

حضرت مولانا امام اميرالمؤمنين علی (عليه السلام) فرمودند:
«براستىكه فتنه ‌هائى ظلمانى و كدر و تاريك پشت سر داريد كه جز نومه [كسى كه عنوانى در مردم ندارد و کاملاً قدرش مجهول و ناشناخته است] كسى از آن نجات نمى‏يابد».
به آنحضرت عرض شد: اى امير مؤمنان! نومه چيست؟
فرمود: «آن كسى است كه مردم نمی‌دانند چه در دل دارد».

نتیحه:
از مجموع این روایات و احادیث فراوان دیگر، بخوبی استفاده می‌شود که استراتژی و خط مشئ کلانِ توصیه شده از طرف أئمه (علیهم السلام)، جلوگیری از هرگونه درگیری عجولانه و ناموفق است که تنها توان اعتقادی و جان نیروهای شیعی را بهدر می‌دهد. پس انرژی خود را مصروف هدایت طایفه شیعه بکنیم ، نه خرج بیهوده در مبارزه‌ای نابرابر و شکست خورده.

عن عن محمد بن نوفل بن عائذ الصيرفي‏ عن أبی عبد الله (علیه السلام) فی حدیث: «أي حبيب! خالقوا الناس بأخلاقهم و خالفوهم بأعمالكم فإن لكل امرئ ما اكتسب و هو يوم القيامة مع من أحب - لا تحملوا الناس عليكم و علينا و ادخلوا في دهماء الناس فإنّ لنا أياماً و دولة يأتي بها الله إذا شاء».
منبع:
امالی ، شیخ مفید: صفحه ۲۸.

از امام صادق (علیه السلام) روایتست: «با مردم با اخلاق و روش خودشان به نيكى معاشرت كنيد و در عمل با آنان مخالفت ورزيد، كه هر كس را محصول كردار اوست، و روز قيامت با كسى محشور است كه دوستش می‌داشته است. مردم را بر ضد خودتان و ما نشورانيد، و در انبوه همين مردم داخل شويد. بدرستیکه ما روزگار و دولتی داریم که هر وقت خداوند بخواهد ، آن را خواهد آورد».

دولت ابلیس و دولت باطل – در سطح کلان – فعلاً بنا نیست زائل شود، بنابراین ، ما شیعیان وظیفه داریم نیروهای خود را تلف نکنیم و خود و امام زمان خود را بزحمت نیندازیم ؛ از هر گونه کاری که بما نوعی مرکزیّت و تشخّص فرقه‌ای دهد، بپرهیزیم تا بتوانیم کارمان را در محدوده کوچکتر انجام دهیم.

دوران غیبت ، عرصۀ هُدنه و تقیّه
در اخبار و احادیث رسیده از اهلبیت (علیهن السلام) دو تعبیر از دورۀ قبل از ظهور حضرت یعنی زمانی که اکنون در آن زندگی می‌کنیم وجود دارد.
در تعبیر اول فرمودند که این دوره ، دورۀ هُدنه است، این دوره در واقع در برابر ظهور حضرت یا به تعبیری دورۀ قیام است.
دورۀ هُدنه و مهادنه یعنی سازش کردن، مدارا کردن، ترک مخاصمه و مصالحه کردن.

در روایات ، تعبیر دیگری هم بکار بردند و فرمودند که دورۀ قبل از ظهور امام زمان (علیه السلام) دورۀ تقیّه ، یعنی مدارا و مماشات کردن است، دورة مخالفت کردن و درگیر شدن نیست.

در کتاب وسائل الشیعه از امام باقر (علیه السلام) نقل کرده که اانحضرت فرمودند:
امام زمان (علیه السلام) که بیایند، آنچه را که در دورۀ هُدنه اتفاق افتاده، ابطال می‌کنند و سیاستهائی که مربوط به این دوره بوده ، به پایان می‌رسد. آن زمان عدالت در میان مردم پایه گذاری می‌شود. «إذا قام یبطل ما کان فی الهدنه ممّا کان فی أیدی النّاس و یستقبل بهم العدل»

هُدنه در کتب لغت مثل قاموس به سازش، رها کردن درگیری، آرامش و مدارا معنی شده است و علامه مجلسی (رضوان الله علیه) در تفسیر این واژه آن را به وضع مصالحه با پیشوایان جائر و ترک معارضه با آنان دانسته است:
«حال الهدنه حال المصالحه مع ائمه الجور و ترک معارضتهم و التقیه معهم بامرالله للمصلحه».
منبع:
مرآه العقول: جلد ۴ ، صفحه ۲۱.

تعبیر دیگری که مربوط به “تقیه” است ، در وسائل الشیعه از حضرت امام رضا (علیه السلام) نقل شده است که می‌فرمایند: با تقواترین شما که در نزد خدا گرامی‌ترند، کسانی هستند که بیشتر و بهتر به تقیه عمل می‌کنند.
به حضرت عرض شد: تا کی تحمل کردن و تقیه کردن؟
حضرت فرمودند: تا امام زمان (علیه السلام) بیایند.
سپس حضرت فرمودند: هر کسی تقیه را قبل از خروج امام زمان (علیه السلام) ترک کند و درگیر شود ، او از ما نیست. اصلی که ما ارایه کردیم ، او رعایت نکرده و زیر پا گذاشته است. کسی که با ماست ، باید تقیه را رعایت کند.

«ان اکرمکم عندالله اعملکم بالتقیه.
قیل: الی متی؟
قال: الی قیام القائم ، فمن ترک التقیه قبل خروج قائمنا فلیس منّا»
منبع:
وسائل الشیعه: ج ۱۶ ، ص ۲۱۱.

روایت دیگری که مرحوم شیخ کلینی (رضوان الله علیه) در کتاب کافی از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است ، که ایشان می‌فرمایند: از پدرم شنیدم، روی زمین هیچکاری بهتر از تقیه نیست، «وَ اللَّهِ مَا عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ شَیْءٌ أَحَبَّ إِلَیَّ مِنَ التَّقِیَّهِ».
سپس امام صادق (علیه السلام) اضافه کردند: مردم در عصر و دورۀ مدارا بسر می برند. «إِنَّ النَّاسَ إِنَّمَا هُمْ فِی هُدْنَهٍ فَلَوْ قَدْ کَانَ ذَلِکَ کَانَ هَذَا».

در این روایت هم تعبیر “هُدنه” و هم تعبیر “تقیه” بکار رفته است. با تفسیری که مرحوم علامه مجلسی (رحمة الله علیه) از این روایت ارایه می‌دهد، امام صادق (علیه السلام) می‌خواهند بفرمایند که این شرایط مدارا بالاخره تا ظهور حضرت ولیّ امر (علیه السلام) ادامه پیدا می‌کند و وقتیکه امام زمان (علیه السلام) ظهور کرد ، دوران تقیه به پایان می‌رسد و شرایط تغییر پیدا می کند.

این تعبیراتی که بیان شد، این نظریه و اعتقاد را در بین علمای صالح شیعه شکل داده که اصلاً نه تنها ما با درگیری دنبال آن آرمانها در آن سطح کلی و جهانی نیستیم ؛ بلکه اساساً با آن شیوهها بدنبال آرمانها در مقیاس کوچکتر هم نیستیم.
در زمان ظهور بنا بر این است که با درگیری و اعمال قدرت یکسری از آرمانها در سطح جهانی پیاده شود ، لذا ائمه (علیهم السلام) این اصل قرآنی «وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَهٌ» را وظیفه‌ای مربوط به عصر ظهور بیان فرمودند. ولی اکنون فرض بر این است که ما شیعیان امامیّه یک گروه اندک هستیم و در این شرایط اصلاً چنین تکلیفی نداریم و باید مدارا کنیم تا زمان بگذرد. این مطلب بعنوان یک مبناء تفاوتهای بسیاری در احکام و برخوردها بوجود می‌آورد.

نمونه‌ای از احکام دوره هُدنه و مدارا
۱- اول مسئلۀ ازدواج با فرق مختلف مسلمانان است.
یک مسئله بین فقهاء مورد اختلاف است که آیا شیعیان و پیروان کودتای سقیفه می‌توانند با هم ازدواج کنند؟
روایات ما در این زمینه متفاوت است. بسیاری از فقهاء می‌فرمایند: مسلمان بودن برای ازدواج کافی است و شیعه بودن شرط نیست. چرا که ما اکنون در زمان هُدنه زندگی می‌کنیم و قرار نیست مرزبندی بین شیعه و سنی بوجود بیاید و در واقع وصلت‌ها در جامعه شیعی بخودشان اختصاص پیدا کند.

۲- دوم نسبت به مسئله ساب النبی است؛ حکم کسی که به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، ائمه اطهار (علیه السلام) یا حضرت زهراء (سلام الله علیها) دشنام می‌دهد، چیست؟
از نظر فقهی خون کسی که سبّ به پیامبر و ائمه (صلواة الله علیهم و آلهم) می‌کند، مباح است، اما سؤال این است که این حکم برای زمان هُدنه هم هست؟
مرحوم صاحب جواهر می‌فرماید: شما اگر دیدید که کسی به امام علی (علیه السلام) و ائمه (علیهم السلام) و حضرت زهراء (سلام الله علیها) ناسزا گفت ، چون در زمان هُدنه هستید ، سزاوار نیست که خودتان را در معرض خطر قرار دهید: «لا ینبغی التعزیر بالنفس فی زمان الهدیه».
جواهر الکلام: جلد ۲۱، صفحه ۳۴۵.

۳- سوم، مسئله اموال کافر حربی است ، اموال اهل کتاب که محترم است و نمی‌شود به آن دست زد ، چون مالکیت آنها پذیرفته شده است، اما کافر حربی چه؟ آیا می‌شود اموال آن را تصرف کرد؟
فتوای فقهاء در این زمینه این است که اگر در زمان هُدنه باشید ، حق ندارید اموال کافر حربی را تصرف و تملک کنید.
متن کلام محقق در شرایع این است: «ما یؤخذ غیله من أهل الحرب إن کان فی زمان الهدنه أعید علیهم»

۴- چهارم: بحث ذبیحه است ؛ بعضی از مسلمانان ناصبی هستند و یا از خوارج می‌باشند و عناد نسبت به ائمه (علیهم السلام) دارند، ذبیحه این افراد را می‌شود استفاده کرد؟
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: بخور و اطمینان داشته باش و شکّ و تردید نکن تا امام زمان (علیه السلام) بیایند و دورۀ هُدنه بگذرد و نوبت به زوال تقیّه برسد و بتوان حق را بصراحت آشکار کرد.
منبع:
روضة المتقین: جلد ۷ ، صفحه ۴۳.

کُلْ وَ قِرَّ وَ اسْتَقِرَّ حَتَّی یَکُونَ ما یَکُون
منبع:
مَن لا یَحضُرُه الفَقیه.

۵- پنجم، افرادی هستند که ما با آنها تقابل مذهبی داریم. درگیری با آنها و مجازاتشان در دورۀ هُدنه جایز نیست. برخلاف فردی که در جامعۀ ما قاتل است و قصاص می‌شود، این مجازات جنبه دینی و مذهبی ، یعنی درگیری دینی ندارد و در برابر قتل حکم هر فردی با هر مذهبی قصاص است ...
در اینگونه از مجازاتها و کیفرها ما پای دین و مذهب را اصلاً بمیان نمی‌آوریم ، ولی در برخی از مسائل هم هست که جرم اصلاً جنبۀ دینی دارد. مثلاً شخصی جرمش ارتداد است و می‌خواهد مجازات شود بخاطر اینکه مرتد است که چرا اسلام را رها کرده یا فرضاً بهائی است ...

از امام صادق (علیه السلام) و از امام رضا (علیه السلام) نقل شده که می‌فرمایند:
در شرایط تقیه احدی از کفار و احدی از نصّاب همان‌هائی که عناد با اهلبیت (علیهم السلان) دارند، بقتل نمی‌رسند و نباید با آنها درگیر شد ، مگر کسی که قاتل باشد یا سعی در فساد فی الارض کند.
این مجازات بملاحظه اعتقادات دینی آنها اتفاق نمی‌افتد و اعتقادات در دوره تقیه جرم تلقی نمی‌شود.
«لا یحلّ قتل احد من الکفار و النصاب فی التقیه الّا قاتل اوساع فی فساد و استعمال التقیه فی دار التقیه واجب».
منبع:
وسائل الشیعه: جلد ۱۶ ، صفحه ۲۱۰.

۶- ششم، امر به معروف و نهی از منکر است.
آیا امر به معروف و نهی از منکر در زمان غیبت تعطیل است؟ ما در این زمینه وظیفه‌ای نداریم؟
باید گفت که امر به معروف در زمان غیبت تعطیل نمی‌شود ، ولی امر به معروفی که ایجاد درگیری می‌کند ، تعطیل است ؛ چون ما در زمان هُدنه هستیم و بنا نیست که با کسی درگیر شویم.
در جلد پنجم کتاب کافی آمده است: امر به معروف کار هر کسی نیست؛ شرط امر به معروف و نهی از منکر این است که شخص قوی باشد، دارای نفوذ باشد، سخن و اقدام او تأثیرگذار باشد.
سپس حضرت در ادامه این جمله را فرمودند: کسی که توجه به شرایط دارد و مقتضیات را می‌داند ، در حالیکه در وضع هدنه قرار دارد، نباید خود را تحت فشار قرار دهد و خود را بزحمت بیاندازد ،؛بلکه باید مدارا کند.
«و لیس علی یعلم ذلک فی هذه الهدنه من حرج …»
در حقیقت تذکر دادن و نصیحت کردن مقداری که می‌توان تأثیر گذاشت بر سر جای خودش هست ، اما این امر به معروف و نهی از منکر نباید با اصل مدارا ناسازگار باشد.

۷- هفتم خوشرفتاری با پیروان مذاهب و فرق مختلف است.
مرحوم شیخ کلینی (رضوان الله علیه) در کتاب کافی روایت کرده است: از خدا پروا داشته باشید ، شما در هُدنه هستید. به عبارتی اقتضائات دوره هدنه و مدارا را رعایت کنید و امانت از هر کسی هست به او بدهید و روابط اخلاقی را کاملا حفظ کنید؛ ولو اگر از خوارج و شامی هستند. زمانی می‌رسد که تفکیک صورت می‌گیرد و گروه‌های مختلف با عقاید مختلف از هم جدا می‌شوند، آن مرزبندیها برای زمان دیگری است و فعلاً بنا نیست چنین تفکیکی صورت بگیرد.
«فاتقوالله عزّ و جلّ فانکم فی هدنه و ادّوا الامانه فاذا تمیز الناس فعند ذلک ذهب کل قوم بهواهم…»
منبع:
کافی: جلد ۸ ، صفحه ۲۳۶.

از حضرت امام صادق (علیه السلام) پرسیدند: ما با مردم چه کنیم ، مردمی که در عقاید متفاوت هستند؟
حضرت فرمودند: امروز روزگار هُدنه است، روزگار مدارا کردن و خوشرفتاری است، روابط‌تان روابط خوبی باشد. چیزی گم کردن کمک کنید و برایشان پیدا کنید. جان آنها باید حفظ شود و ازدواج کردن با آنها مانعی ندارد.
«هم الیوم اهل هدنه تروضالتهم …»
منبع:
مَن لا یَحضُرُه اَلفَقیه: جلد ۳ ، صفحه ۷۲.

روایت دیگر هست که شیخ طوسی (رضوان الله علیه) نقل کرده، محمد بن علی حلبی می‌گوید: یکی از بنی مروانی‌ها هزار دینار به امانت بمن سپرد، بعد هم آن شخص گم شد و این هزار دینار پیش من ماند و نمی‌دانستم باید چه کنیم.
به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: که اینطور شده و من سکه‌های طلا را خدمت شما آوردم ، چون شما شایستۀ این مال هستید.
حضرت فرمودند: نه! ما این پول‌ها را نمی‌گیریم و تصرف نمی‌کنیم ، پدرم می‌گفت: ما اکنون در دورۀ هُدنه زندگی می‌کنیم، بنائی بر تقابل نسبت به آنها نداریم. بتو امانت داده ، امانت است ، چرا پیش من آوردی ، ما همه احکام اسلامی را نسبت به اینها جاری می‌کنیم و اموالشان هم برای ما محترم هست و دست به اموال اینها نمی‌زنیم:
«انّ ابی (علیه السلام) کان یقول انما نحن فیهم منزله هدنه»
منبع:
تهذیب: جلد ۶ ، صفحه ۳۵۰

تلقی علمای شیعه از روایات تقیّه و هدنه
۱- صاحب جواهر وقتی بحث تقیه را مطرح می‌کند ، می‌گوید: ما دو نوع تقیه داریم، یک تقیه شخصی است ، یعنی یک شیعه از یک حاکم که مثلاً از نظر اعتقادات برخلاف ماست، تقیه کند و مذهب خود را کتمان می‌کند. تقیه در این مورد بسته به شرایط تغییر می‌کند. این نوع تقیه‌ها ممکن است در زمان ائمه بسیار باشد ، ولی امروز مثلاً اصلاً احتیاجی به این نوع از تقیه نباشد و ما بتوانیم نماز خود را مطابق با مذهب خود بخوانیم و کسی بما ایرادی نگیرد. ولی نوع دوم “تقیه یا هُدنه” مربوط به شرایط خاصّ نیست و بمعنای تحمل و خویشتنداری و تعامل کردن با گروههای دیگر مسلمان است و این تا زمان امام زمان (عج) ادامه دارد؛ این مسئله بدین معنا نیست که خطری متوجه ما نیست یا گروهها در این شرایط مشکلی احساس نمی‌کنند، بلکه بحث این است که دوران غیبت، دوران مدارا کردن است و باید از برخی از مسائل که زمینه تقابل را فراهم می‌کند، صرف نظر کرد.
در این نوع دوم، با تقیه نمی‌خواهیم مذهب خود را مخفی کنیم ؛ بلکه می‌خواهیم روابط خوب و مسالمت آمیز داشته باشیم ...

اگر ما تا بحال چنین تعاملی نداشتیم، چیزی از ما باقی نمی‌نماند. ما با تقیه توانستیم مذهب خود را حفظ کنیم. پیامبر اکرم (صلواة الله علیه و آله) و اهل بیت (علیهم السلام) آمدند و چنین روشی را بما یاد دادند و هیچ تلاشی را فروگذار نکردند برای اینکه شیعه باقی بماند.
در حقیت این روش و سیاست بود که تشیع را حفظ و نگهداری کرد. صاحب جواهر از این نوع دوم به تقیه زمانیه تعبیر می‌کند که تا عصر ظهور ادامه دارد.
منبع:
جواهر الکلام: جلد ۳۰ ، صفحه ۱۰۱.

۲- تعبیر میرزا محمدتقی شیرازی در حاشیه کتاب مکاسب این است:
از زمان بعد از امام حسین (علیه السلام) زمان هُدنه بین ما و مخالفین شروع شده است تا زمانیکه امام زمان (عجل الله فرجه) بیایند و دوره فرج برسد.
عین عبارت این بزرگوار این است: ان جمیع از منته الائمه من السجاد زمانه هدنه بیننا و بین الفی الفین الی زمان الفرج.
منبع:
حاشیه مکاسب: صفحه ۵۵.

سفیر انتظار - Safir Entezar...
ما را در سایت سفیر انتظار - Safir Entezar دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fsafir124 بازدید : 62 تاريخ : شنبه 20 آبان 1402 ساعت: 20:15