بنی عباس - بنی عباس آخرالزمانی

ساخت وبلاگ

اختلاف بین بنی العباس'>عباس از علائم حتمی نزدیکی خروج حضرت ولیّ امر (عجل الله فرجه)

تمام فرج [و گشایش در امر ظهور] بستگی به هلاکت فلانی از بنی العباس دارد.
أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ اَلْحَسَنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ اَلْمُخْتَارِ قَالَ حَدَّثَنِي اِبْنُ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) أَمْسِكْ بِيَدِكَ هَلاَكَ اَلْفُلاَنِيِّ اِسْمُ رَجُلٍ مِنْ بَنِي اَلْعَبَّاسِ وَ خُرُوجُ اَلسُّفْيَانِيِّ وَ قَتْلُ اَلنَّفْسِ وَ جَيْشُ اَلْخَسْفِ وَ اَلصَّوْتُ قُلْتُ وَ مَا اَلصَّوْتُ أَ هُوَ اَلْمُنَادِي فَقَالَ نَعَمْ وَ بِهِ يُعْرَفُ صَاحِبُ هَذَا اَلْأَمْرِ. ثُمَّ قَالَ: اَلْفَرَجُ كُلُّهُ هَلاَكُ اَلْفُلاَنِيِّ مِنْ بَنِي اَلْعَبَّاسِ.
خبر داد بما احمد بن محمّد بن سعيد که حدیثی را روایت كرد برایش علىّ‌ بن حسن و او از علىّ‌ بن مهزيار و او از حمّاد بن عيسى و او از حسين بن مختار و او از ابن ابى يعفور که روایت کرد که ابو عبداللّٰه [حضرت امام جعفر صادق (عليه السّلام)] بمن فرمود:
نابودى فلان كس را بدست داشته بشمار [نام يكى از رهبران بنى عبّاس (لعنة الله علیهم) در آخرالزمان] و سپس خارج شدن سفيانى (لعنة الله علیه) را و سپس كشته شدن يكنفر [نفس زکیه] و فرو رفتن لشكرى [از مزدوران سفیانی (لعنة الله علیه)] در زمين و شنیده شدن صدا را ؛ عرض كردم: کدام صدا؟ آيا منظورتان همان ندای آسمانی است‌؟ فرمود: آرى و صاحب اين امر [حضرت صاحب الامر (علیه السلام)] بوسیلۀ همان نداء شناخته خواهد شد. سپس فرمود: همۀ فرج [و گشایش در امر ظهور] در نابودى فلانى از بنى العباس است.
منابع:
الغيبة ، شیخ نعمانی: ج ۱ ، ص ۲۵۷.
إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات: ج ۵ ، ص ۳۶۶.
بحارالأنوار: ج ۵۲ ، ص ۲۳۴.

پی‌نوشت:
این روایت نورانی در کنار روایات فراوان دیگر که همه مضمون مشابهی دارند و اشاره به این نکته مهم دارند که در آستانۀ ظهور حضرت بقیة الله الاعظم (علیه السلام) ، بنی العباس (لعنة الله علیهم) دچار اختلاف خواهند شد و سپس سفیانی (لعنة الله علیه) که از مهمترین حوادث وصل و مرتبط به ظهور است، شورش و خروج می‌کند و سپس باقی علائم بلافاصله [در طیّ چند ماه] رخ خواهند داد ، مانند ندای آسمانی و اعلام ظهور حضرت حجت بن الحسن العسکری (عجل الله فرجه) که پس از مدتی به اذن الهی قیام خود را آغاز می‌فرمایند ... اثبات می‌شود حکومت بنی العباس (لعنة الله علیه) دو بار بقدرت می‌رسند که یکبار آن رخ داده و توسط مغولها منقرض شد ؛ و بار دوم آن در آستانۀ ظهور و اخرالزمان خواهد بود ...
لذا از هلاک شدن و مردن یا کشته شدن فلان رهبر و رئیس یا فرمانده نترسیم و برای طول عمر احدی جز اصحاب و یاران و شیعیان مؤمن امام زمان (علیه السلام) دعا نکنیم ، چرا که چه بسا آنکسی که عده‌ای از مردم فریب خورده او را نائب یا مورد تأئید امام زمان (علیه السلام) می‌پندارند [صرف نظر از اینکه اصلاً حضرت هیچ نائبی در دوران غیبت ندارند و این یک دروغ عوامفریبانه است که فلانی نائب بر حقّ امام است! چرا که اکنون دوران غیبت تامه است] همان رهبر بنی العباسی باشد که کل فرج و گشوده شدن موانع ظهور طبق این روایت نورانی بستگی به هلاکت و مرگ او دارد که سبب اختلاف شدید بین حکومت بنی العباس ثانی خواهد شد و همین امر موجب طمع سفیانی (لعنة الله علیه) برای سیطره خواهد شد و موجب خروج او خواهد شد که خروج او وصل خواهد بود به قیام منتقم آل محمد ، حضرت بقیة الله الاعظم (عجل الله فرجه) ...
پس حال که فهمیدیم تمام امر فرج بستگی به هلاکت آن رهبر بنی العباسی دارد ، حتماً در دعاهایمان برای تعجیل در فرج ، هلاکت او را نیز از خداوند تمنا و مسئلت کنیم ؛ و اگر تردید داریم که آن شخص بنی العباسی کیست ، نیازی نیست او را به اسم لعن و نفرین کنیم ؛ بلکه همینکه خود خدا علم دارد که او کیست کافیست و باید اینگونه دعا کنیم:
اَللّهُم عَجّلِّ لِوَلِیکَ اَلفَرَج
اللهم العن و اهلک فلانی من بنی العباس و عجل لولیک الفرج
ــــــــــــــــــــ
قبل از اختلاف بنی عباس (لعنة الله علیهم) فرجی نیست.!
حضرت امام محمّد باقر (علیه السلام) فرمودند: فرجی برایتان نخواهد بود الا بعد از اختلاف بنی‌فلان [بنی العباس (لعنة الله علیهم)] و آنچه را که دوست دارید [ظهور] را نخواهید دید ، الا بعد از اختلاف بنی فلان [بنی عباس (لعنة الله علیهم)].
أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ اِبْنُ عُقْدَةَ قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ يُوسُفَ بْنِ يَعْقُوبَ أَبُو اَلْحَسَنِ اَلْجُعْفِيُّ مِنْ كِتَابِهِ قَالَ حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ مِهْرَانَ قَالَ حَدَّثَنَا اَلْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِيهِ وَ وُهَيْبِ بْنِ حَفْصٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) أَنَّهُ قَالَ:
... لاَ يَقُومُ اَلْقَائِمُ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) إِلاَّ عَلَى خَوْفٍ سَدِيدٍ [شَدِيدٍ] مِنَ اَلنَّاسِ وَ زَلاَزِلَ وَ فِتْنَةٍ وَ بَلاَءٍ يُصِيبُ اَلنَّاسَ وَ طَاعُونٍ قَبْلَ ذَلِكَ وَ سَيْفٍ قَاطِعٍ بَيْنَ اَلْعَرَبِ وَ اِخْتِلاَفٍ شَدِيدٍ فِي اَلنَّاسِ وَ تَشَتُّتٍ فِي دِينِهِمْ وَ تَغَيُّرٍ مِنْ حَالِهِمْ حَتَّى يَتَمَنَّى اَلْمُتَمَنِّی اَلْمَوْتَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً مِنْ عِظَمِ مَا يَرَى مِنْ كَلَبِ اَلنَّاسِ وَ أَكْلِ بَعْضِهِمْ بَعْضاً فَخُرُوجُهُ إِذَا خَرَجَ عِنْدَ اَلْيَأْسِ وَ اَلْقُنُوطِ مِنْ أَنْ يَرَوْا فَرَجاً فَيَا طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَهُ وَ كَانَ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ اَلْوَيْلُ كُلُّ اَلْوَيْلِ لِمَنْ نَاوَاهُ وَ خَالَفَهُ وَ خَالَفَ أَمْرَهُ وَ كَانَ مِنْ أَعْدَائِهِ وَ قَالَ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) إِذَا خَرَجَ يَقُومُ بِأَمْرٍ جَدِيدٍ وَ كِتَابٍ جَدِيدٍ وَ سُنَّةٍ جَدِيدَةٍ وَ قَضَاءٍ جَدِيدٍ عَلَى اَلْعَرَبِ شَدِيدٌ وَ لَيْسَ شَأْنُهُ إِلاَّ اَلْقَتْلَ لاَ يَسْتَبْقِي أَحَداً وَ لاَ تَأْخُذُهُ فِي اَللَّهِ لَوْمَةُ لاَئِمٍ ثُمَّ قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِذَا اِخْتَلَفَ بَنُو فُلاَنٍ فِيمَا بَيْنَهُمْ فَعِنْدَ ذَلِكَ فَانْتَظِرُوا اَلْفَرَجَ وَ لَيْسَ فَرَجُكُمْ إِلاَّ فِي اِخْتِلاَفِ بَنِي فُلاَنٍ فَإِذَا اِخْتَلَفُوا فَتَوَقَّعُوا اَلصَّيْحَةَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ وَ خُرُوجَ اَلْقَائِمِ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) إِنَّ اَللّٰهَ يَفْعَلُ مٰا يَشٰاءُ وَ لَنْ يَخْرُجَ اَلْقَائِمُ وَ لاَ تَرَوْنَ مَا تُحِبُّونَ حَتَّى يَخْتَلِفَ بَنُو فُلاَنٍ فِيمَا بَيْنَهُمْ فَإِذَا كَانَ كَذَلِكَ طَمَعَ اَلنَّاسُ فِيهِمْ وَ اِخْتَلَفَتِ اَلْكَلِمَةُ وَ خَرَجَ اَلسُّفْيَانِيُّ ...

حضرت امام باقر (علیه اسلام) - ضمن حدیثی طولانی - فرمودند:
قائم )عليه السّلام) قيام نمى‌كند ، مگر در حال ترس سخت مردم و زلزله‌ها و گرفتارى و بلائى كه مردم را فرا مى‌گيرد و پيش از آن طاعون و شمشيرى برنده [جنگها] در ميان عرب و اختلاف سخت بين مردم، و پراكندگى در دينشان، و پيدايش دگرگونى در وضعشان خواهد بود تا جائیكه [ملتها] از شدّت آنچه از هارى مردم و دريدن پاره‌اى پارۀ ديگر را كه مشاهده مى‌كند، شبانه روز آرزوى موت مى‌نمايد، و آنحضرت هنگامى خروج مى‌كند که همزمان با يأس و نااميدى مردم از ديدن فرج است، پس خوشا بحال آن كس كه او را در مى‌يابد و از ياوران اوست، واى و واى به تمامى بر آن كس كه با او دشمنى ورزد و مخالفت كند و از فرمان او روى گرداند و از دشمنان او باشد. و فرمود: هنگامى كه آنحضرت خروج كند با أمرى نوين و فرمانى جديد و طريقه‌اى نو و حكمى تازه قيام خواهد كرد [یعنی دین انقدر تحریف شده که مردم با دیدن او گمان خواهند کرد دین جدیدی آورده] که بر عرب سخت گران است، او را كارى جز كشتار [کفار و پیروان لجوج کودتلی سقیفه و منافقان] نباشد، و هيچيك [از دشمنان كه از عناد و مخالفت دست بر نمى‌دارند] را باقى نگذارد و در راه خدا سرزنش هيچ ملامت كننده‌اى او را تحت تأثير قرار نمى‌دهد.
سپس فرمود: هنگامى كه بنی فلان [بنی العباس (لعنة الله علیه)] در ميان خودشان به اختلاف پرداختند، پس در آن هنگام منتظر فرج باشيد، و فرج شما پديد نمى‌آيد مگر در اختلاف بنی فلان، و چون آنان اختلاف نمودند پس منتظر برآمدن صيحه در ماه رمضان و خروج قائم (عليه السّلام) باشيد. همانا خداوند هر چه بخواهد انجام مى‌دهد، و قائم (علیه السلام) خروج نمى‌كند و شما آنچه دوست مى‌داريد را نمى‌بينيد تا اينكه فلان خاندان در ميان خويش اختلاف كنند ، پس چون چنين شود مردم در بارۀ ايشان به طمع افتند [و شجاع شوند و ترسشان بریزد] و اختلاف كلمه روى دهد و بعد از آن سفيانى (لعنة الله علیه) خروج كند ...
منبع:
الغيبة ، شیخ نعمانی: جلد ۱ ، صفحه ۲۵۳.

پی‌نوشت:
با در نظر گرفتن این روایات و روایات مشابه دیگر که در آنها هم تمام امر فرج را وابسته به اختلاف بنی العباس (لعنة الله علیهم) و مردن رهبرشان یا یکی از رئیسانشان دانسته‌اند، معلوم و آشکار می‌شود که منظور از بنی الفلان همین بنی‌العباس ثانی است، که امام (علیه السلام) بخاطر اینکه در آستانۀ بقدرت رسیدن بنی العباس (لعنة الله علیهم) بودند ، از آوردن و بیان اسم بنی العباس (لعنة الله علیهم) تقیه فرموده.

ــــــــــــــــــــ

أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ قُتَيْبَةَ عَنِ اَلْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ اَلثُّمَالِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ): إِنَّ أَبَا جَعْفَرٍ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) كَانَ يَقُولُ خُرُوجُ اَلسُّفْيَانِيِّ مِنَ اَلْمَحْتُومِ وَ اَلنِّدَاءُ مِنَ اَلْمَحْتُومِ وَ طُلُوعُ اَلشَّمْسِ مِنَ اَلْمَغْرِبِ مِنَ اَلْمَحْتُومِ وَ أَشْيَاءُ كَانَ يَقُولُهَا مِنَ اَلْمَحْتُومِ. فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ): وَ اِخْتِلاَفُ بَنِي فُلاَنٍ مِنَ اَلْمَحْتُومِ وَ قَتْلُ اَلنَّفْسِ اَلزَّكِيَّةِ مِنَ اَلْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُ اَلْقَائِمِ مِنَ اَلْمَحْتُومِ.قُلْتُ: وَ كَيْفَ يَكُونُ اَلنِّدَاءُ؟ قَالَ: يُنَادِي مُنَادٍ مِنَ اَلسَّمَاءِ أَوَّلَ اَلنَّهَارِ يَسْمَعُهُ كُلُّ قَوْمٍ بِأَلْسِنَتِهِمْ أَلاَ إِنَّ اَلْحَقَّ فِی عَلِيٍّ (علیه السلام) وَ شِيعَتِهِ ، ثُمَّ يُنَادِی إِبْلِيسُ (لعنة الله علیه) فِی آخِرِ اَلنَّهَارِ مِنَ اَلْأَرْضِ أَلاَ إِنَّ اَلْحَقَّ فِي عُثْمَانَ (لعنة الله علیه) وَ شِيعَتِهِ فَعِنْدَ ذَلِكَ يَرْتَابُ اَلْمُبْطِلُونَ.

ابوحمزه ثمالى (رضوان الله علیه) نقل کرد در محضر مقدس حضرت امام جعفر صادق (عليه السّلام) عرض كردم كه [پدرتان] حضرت امام باقر (عليه السّلام) مى‌فرمودند: خروج سفيانى (لعنة الله علیه) ، نداى آسمانى و طلوع خورشيد از مغرب از جمله محتومات هستند و چیزهای ديگرى را هم مى‌فرمودند كه از محتومات هستند [و من یادم رفته]. حضرت امام صادق (عليه السّلام) فرمودند: و اختلاف بنى فلان [بنى عباس (لعنة الله علیهم) ] در بين خودشان، و قتل نفس زكيه و خروج قائم (عليه السّلام) نيز از جمله محتومات است و حتم اتفاق مى‌افتد. عرض كردم نداء [صیحه آسمانی] چگونه اتفاق مى‌افتد؟ حضرت فرمودند: نداء كننده‌اى [جبرئیل (علیه السلام)] از آسمان در اوّل روز [بوقت مدینه] نداء مى‌كند بصورتى كه همۀ مردم دنیا با هر زبانى آن را مى‌شنوند و نداء اين است: بدانيد كه حقّ‌ با على (علیه السلام) و پيروان اوست. پس از آن و در آخر روز هم شيطان (لعنة الله علیه) ندائى [مشابه آن] مى‌كند كه منشأش در زمين است نه در آسمان و [بدروغ] می‌گوید: بدانيد كه حقّ‌ با عثمان (لعنة الله علیه) و پيروان اوست. در همان وقت اهل باطل [در اينكه كدام نداء حقّ‌ است] به شكّ‌ و تردید [و گمراهی] می‌افتند.
منبع:
الغيبة ، شیخ طوسی: جلد ۱ ، صفحه ۴۳۵.

پی‌نوشت:
شاید عده‌ای از اتباع بنی عباس بوحشت بیفتند و به دست و پا بیفتند برای انکار این روایت و مثلاً بگویند اولاً اینجا نگفته بنی العباس ، بلکه گفته بنی فلان! پس اصلاً معلوم نیست هنگام ظهور یا در سالهای منتهی به ظهور بنی العباسی وجود داشته باشد ، و این لفظ بنی العباس را شما از خودتان بجای لفظ بنی فلان قرار می‌دهید!
در جواب باید گفت: روایات اختلاف بنی العباس (لعنة الله علیهم) در آستانۀ ظهور یکی دو تا نیست، و در روایتی بعدی که از ابوحمزه ثمالی است ، دقیقاً از لفظ بنی العباس استفاده شده و مشخص است که ابوحمزه بعد از شنیدن این روایت در متن فعلی، حدیث امام باقر (علیه السلام) را هم بیاد آورده و جداگانه نقلش کرده ، چون در این حدیث اگر دقت کنیم ، گویا یادش نبوده چه شنیده بوده و می‌گوید: چیزهای دیگری هم می‌فرمودند که از محتومات است ... ولی نام نمی‌برد و فقط با لفظ "چیزهای دیگر" یاد می‌کند ، اما در روایت بعد صریحاً آن حدیث یادش آمده و نقل هم کرده ، رضوان خدا بر او و همۀ محدثین شیعه.
نکته دیگر اینکه در روایات داریم که بنی العباس (لعنة الله علیهم) تا زمان خروج سفیانی (لعنة الله علیه) هستند و حکومت می‌کنند، و مشخص است با توجه به اینکه بنی العباس اول (لعنة الله علیهم) بعد از چند قرن بدست مغولها متقرض شد و از بین رفت ، اشاره روایات به بنی العباس دیگری هست که تا زمان خروج سفیانی (لعنة الله علیه) هستند و در حال حکومت می‌باشند و حکومتشان هم بر اثر اختلاف بین خودشان به یکباره نابود خواهد شد ...

ــــــــــــــــــــ

اَلْفَضْلُ بْنُ شَاذَانَ عَمَّنْ رَوَاهُ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) خُرُوجُ اَلسُّفْيَانِيِّ مِنَ اَلْمَحْتُومِ؟ قَالَ: نَعَمْ ، وَ اَلنِّدَاءُ مِنَ اَلْمَحْتُومِ وَ طُلُوعُ اَلشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا مَحْتُومٌ وَ اِخْتِلاَفُ بَنِي اَلْعَبَّاسِ فِي اَلدَّوْلَةِ مَحْتُومٌ وَ قَتْلُ اَلنَّفْسِ اَلزَّكِيَّةِ مَحْتُومٌ وَ خُرُوجُ اَلْقَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ مَحْتُومٌ. قُلْتُ لَهُ: وَ كَيْفَ يَكُونُ اَلنِّدَاءُ؟ قَالَ: يُنَادِي مُنَادٍ مِنَ اَلسَّمَاءِ أَوَّلَ اَلنَّهَارِ أَلاَ إِنَّ اَلْحَقَّ مَعَ عَلِيٍّ (علیه السلام) وَ شِيعَتِهِ ثُمَّ يُنَادِي إِبْلِيسُ (لعنة الله علیه) فِي آخِرِ اَلنَّهَارِ مِنَ اَلْأَرْضِ أَلاَ إِنَّ اَلْحَقَّ مَعَ عُثْمَانَ (لعنة الله علیه) وَ شِيعَتِهِ فَعِنْدَ ذَلِكَ يَرْتَابُ اَلْمُبْطِلُونَ.

ابوحمزۀ ثمالى (رضوان الله علیه) گويد: به حضرت امام محمّد باقر (عليه السّلام) عرض كردم: آمدن سفيانى (لعنة الله علیه) از نشانه‌هاى حتمى است‌؟
فرمود: آرى ، و صداى آسمانى حتمى است ، و طلوع خورشيد از مغرب حتمى است ، و اختلاف بنى عباس (لعنة الله علیهم) در سلطنت حتمى است ، و كشته شدن نفس زكيه حتمى است ، و خروج حضرت قائم آل محمد (عليهم السّلام) حتمى است.
عرض كردم: صداى آسمانى چگونه است‌؟
فرمود: اول روز آوازى از آسمان بلند شود: «آگاه باشيد كه همانا حق با على (علیه السلام) و شيعيان او است» ، و در آخر روز شيطان (لعنة الله علیه) از روى زمين فرياد كند: «آگاه باشيد كه حق با عثمان (لعنة الله علیه) و شيعيان او است» و آنگاه است كه اهل باطل بشكّ و تردید می‌افتند.
منابع:
الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد ، شیخ مفید: جلد ۲ ، صفحه ۳۷۱.
مجموعة نفیسة فی تاریخ الأئمة من آثار القدماء من علماء الإمامیة الثقات: جلد ۱ ، صفحه ۳۴۹.
إعلام الوری بأعلام الهدی: جلد ۲ ، صفحه ۲۷۹.
کشف الغمة فی معرفة الأئمة: جلد ۲ ، صفحه ۴۵۹.
الوافی: جلد ۲ ، صفحه ۴۴۶.
إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات: جلد ۵ ، صفحه ۳۶۰.

ــــــــــــــــــــ

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ اَلْمُتَوَكِّلِ (رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهُ) قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ اَلْحِمْيَرِيُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ اَلثُّمَالِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ): إِنَّ أَبَا جَعْفَرٍ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) كَانَ يَقُولُ: إِنَّ خُرُوجَ اَلسُّفْيَانِيِّ مِنَ اَلْأَمْرِ اَلْمَحْتُومِ ، قَالَ لِی نَعَمْ وَ اِخْتِلاَفُ وُلْدِ اَلْعَبَّاسِ مِنَ اَلْمَحْتُومِ وَ قَتْلُ اَلنَّفْسِ اَلزَّكِيَّةِ مِنَ اَلْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُ اَلْقَائِمِ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) مِنَ اَلْمَحْتُومِ ؛ فَقُلْتُ لَهُ: كَيْفَ يَكُونُ ذَلِكَ اَلنِّدَاءُ قَالَ يُنَادِی مُنَادٍ مِنَ اَلسَّمَاءِ أَوَّلَ اَلنَّهَارِ أَلاَ إِنَّ اَلْحَقَّ فِی عَلِيٍّ (علیه السلام) وَ شِيعَتِهِ ، ثُمَّ يُنَادِي إِبْلِيسُ لَعَنَهُ اَللَّهُ فِی آخِرِ اَلنَّهَارِ أَلاَ إِنَّ اَلْحَقَّ فِي اَلسُّفْيَانِيِّ (لعنة الله علیه) وَ شِيعَتِهِ ، فَيَرْتَابُ عِنْدَ ذَلِكَ اَلْمُبْطِلُونَ.

شیخ صدوق (رضوان الله علیه) از سلسله راویان خود از حسن بن محبوب و او از ابوحمزه ثمالى (رضوان الله علیه) روایت کردند که ابوحمزه گفت: به حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) عرض كردم: ابوجعفر [حضرت امام محمّد باقر (علیه السلام)] می‌فرمود: خروج سفيانى (لعنة الله علیه) امر حتمى [و از علائم نزدیکی ظهور] است ؛ امام صادق (علیه السلام) فرمود: آرى ، و اختلاف بنى عباس (لعنة الله علیهم) هم حتمى است، كشته شدن نفس زكيه هم حتمى است، ظهور قائم (عجل الله فرجه) هم حتمى است.
عرض كردم: اين نداء چگونه باشد؟
فرمود: يك منادى اول روز از آسمان فرياد كند: آگاه باشيد حق با على (علیه السلام) و شيعيان او است ، و در آخر همان روز ابليس ملعون فرياد كند: حق با سفيانى (لعنة الله علیه) و شيعيان او است ؛ و باطل‌جويان بدان فريفته شوند.
منبع:
کمال الدين و تمام النعمة ، شیخ صدوق (اعلی الله مقامه): جلد ۲ ، صفحه ۶۵۲.
بحارالأنوار: جلد ۵۲ ، ص ۲۰۶.
إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات: جلد ۵ ، صفحه ۳۵۰.

پی‌نوشت:
این همان روایت ابوحمزه در پستهای قبل است ، با این تفاوت که شیخ صدوق (رضوان الله علیه) از راویان و محدثین جداگانه‌ای از ابوحمزه ثمالی این روایت را آورده ، و این نشان می‌دهد که این حدیث آنقدر مهم بوده که ابوحمزه ثمالی (رضوان الله علیه) برای محدثین مختلفی آن را نقل کرده و آنان هم بدست سایر علماء و محدثین شیعه رسانده‌اند و در کتب حدیثی ثبت و ضبط شده ، لذا همۀ اینها اثبات کنندۀ صحت صدور این حدیث نورانی است ؛ یعنی قطعاً چنین فرموده‌اند و هیچ شک و تردیدی نمی‌توان به آن وارد کرد و مثلاً القاء کرد فلان راوی ضعیف است و فلان راوی مجهول است و ...! زیرا این حدیث و احادیث مشابه با این مضمون و در مورد اختلاف بنی عباس (لعنة الله علیهم) در آستانۀ ظهور حضرت قائم (عجل الله فرجه) ، یکی دو تا حدیث نیست ؛ بلکه احادیث متعددی با این مضمون از ائمه اطهار (علیهم السلام) روایت شده و قطعاً صحیح و مورد اعتماد هستند. و به بحثهای علمای درباری و سیاسی که تلاش می‌کنند حکومت بنی عباسی خود را تطهیر کنند و برای همین سعی می‌کنند به تمام روایاتی که رسواء کنندۀ آنان است ، به هر طریق ممکن هجمه کنند! توجه‌ای نمی‌کنیم.
ــــــــــــــــــــ

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اِبْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِی جَمِيلَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ اَلْحَلَبِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) يَقُولُ: اِخْتِلاَفُ بَنِی اَلْعَبَّاسِ مِنَ اَلْمَحْتُومِ وَ اَلنِّدَاءُ مِنَ اَلْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُ اَلْقَائِمِ مِنَ اَلْمَحْتُومِ. قُلْتُ: وَ كَيْفَ اَلنِّدَاءُ؟ قَالَ يُنَادِی مُنَادٍ مِنَ اَلسَّمَاءِ أَوَّلَ اَلنَّهَارِ أَلاَ إِنَّ عَلِيّاً (علیه السلام) وَ شِيعَتَهُ هُمُ اَلْفَائِزُونَ. قَالَ: وَ يُنَادِی مُنَادٍ فِی آخِرِ اَلنَّهَارِ أَلاَ إِنَّ عُثْمَانَ (لعنة الله علیه) وَ شِيعَتَهُ هُمُ اَلْفَائِزُونَ.

محمّد بن على حلبى این حدیث نورانی را روایت کرد که از حضرت امام جعفر صادق (عليه السّلام) ، شنيدم كه فرمود: اختلاف بنى عباس (لعنة الله علیه) از نشانه‌هاى حتمى است و نداى آسمانى از نشانه‌هاى حتمى است و خروج حضرت قائم (عليه السّلام) نيز حتمى است [و خدا به این وعده‌اش عمل خواهد فرمود].
عرض كردم: نداى آسمانى چگونه است‌؟
امام (عليه السّلام) فرمود: در آغاز روز يك منادى از آسمان نداء كند كه: آگاه باشید ، على (علیه السلام) و شيعيان او رستگارانند ، و در پايان روز نيز يك منادى نداء كند كه: عثمان (لعنة الله علیه) و طرفداران او رستگارانند.
منابع:
الکافی ، شیخ کلینی: جلد ۸ ، صفحه ۳۱۰.
الوافی؛ جلد ۲ ، صفحه ۴۴۴.
إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات: جلد ۵ ، صفحه ۶۴.
بحارالأنوار: جلد ۵۲ ، صفحه ۳۰۵.

پی‌نوشت:
می‌بینیم که این اختلاف بین بنی العباس (لعنة الله علیهم) اینبار از یک راوی دیگر نقل شده و همین اثبات کنندۀ متواتر بودن این مضمون در روایات ما شیعیان امامیّه می‌باشد.

ــــــــــــــــــــ

وَ قَالَ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ): اِخْتِلاَفُ بَنِی اَلْعَبَّاسِ مِنَ اَلْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُ اَلسُّفْيَانِيِّ فِی شَهْرِ رَجَبٍ مِنَ اَلْمَحْتُومِ وَ قَتْلُ اَلنَّفْسِ اَلزَّكِيَّةِ مِنَ اَلْمَحْتُومِ وَ اَلنِّدَاءُ مِنَ اَلْمَحْتُومِ يُنَادِی مُنَادٍ مِنَ اَلسَّمَاءِ فِي أَوَّلِ اَلنَّهَارِ يَسْمَعُهُ كُلُّ قَوْمٍ بِأَلْسِنَتِهِمْ أَلاَ إِنَّ اَلْحَقَّ فِي عَلِيٍّ وَ شِيعَتِهِ ثُمَّ يُنَادِي إِبْلِيسُ اَلْمَلْعُونُ فِي آخِرِ اَلنَّهَارِ مِنَ اَلْأَرْضِ أَلاَ إِنَّ اَلْحَقَّ فِی عُثْمَانَ وَ شِيعَتِهِ فَعِنْدَ ذَلِكَ يَرْتَابُ اَلْمُبْطِلُونَ.

و [حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام)] فرمودند: اختلاف بنى عباس (لعنة الله علیهم) از علائم حتميه است ، و خروج سفيانى (لعنة الله علیه) در ماه رجب حتمی و كشته شدن نفس زكيه حتمى است ، و نداى آسمانى حتمى است ، منادى اول روز از آسمان ندائی مى‌دهد كه هر قومى بزبان خودشان متوجه مى‌شوند و آن نداء اين است:«بدانيد حق با على (علیه السلام) و پيروان اوست». بعد در آخرين روز از زمين ، شيطان ملعون نداء مى‌دهد كه: «بدانيد حق با عثمان (لعنة الله علیه) و پيروان اوست!!»، در آن هنگام اهل باطل به شكّ‌ مى‌افتند.
منبع:
الخرائج و الجرائح: جلد ۳ ، صفحه ۱۱۶۱.

پی‌نوشت:
این روایت هم به اختلاف بنی العباس (لعنة الله علیهم) اشاره صریح کرده و تفاوتش با روایات سابق این است که ماه خروج سفیانی (لعنة الله علیه) را هم مشخص کرده که در ماه رجب خواهد بود و همین نشان می‌دهد که این روایت از طریقی دیگر نقل شده و برای همین این اضافه را در خود دارد.
نکتۀ دیگر اینکه، اهلبیت (علیهم السلام) اختلاف بین بنی العباس (لعنة الله علیهم) را از علائم خروج حضرتِ ولیّ امر (عجل الله فرجه) و بسیار نزدیک بودن خروج ایشان نقل فرموده‌اند و محدثین هم این احادیث را تحت ابوابی با همین نام اورده‌اند ؛ مثلاً در همین کتاب خرائج اسم بابی که این حدیث در آن آمده این است: باب العلامات الكائنة قبل خروج المهدی و معه (عليه السّلام) = علامات و نشانه‌های قبل از خروج و همزمان با خروج حضرت مهدی (علیه السلام)
یا علامه مجلسی (رضوان الله علیه) در جلد ۵۲ بحارالانوار ، عنوان باب: ... باب ۲۵ «علامات ظهوره صلوات الله عليه من السفيانی و الدجال و غير ذلك و فيه ذكر بعض أشراط الساعة ... = یعنی علاماتی که نشانۀ ظهور حضرت هستند» آورده ، یعنی این علامات آنقدر نزدیک ظهور هست که اگر با مشاهدۀ همزمان چند تا از آنان مثل اختلاف بنی العباس (لعنة الله علیهم) و خروج سفیانی (لعنة الله علیه) و خسف بیداء و ... بگوئیم ظهور واقع شده ، بلااشکال است
همچنین مؤلف کتاب «إعلام الوری بأعلام الهدی» در جلد دوم کتابش این روایات را تحت باب: «فی ذكر علامات قيام القائم (عليه السلام)» ، یعنی این علائم نشان دهندۀ قیام حضرت قائم (عجل الله فرجه) است ...
یا مرحوم کلینی (اعلی الله مقامه) در جلد دوم کافی نام باب را اینگونه گذاشته: «الجزء الثانی > كتاب الحجة > أبواب العهود بالحجج و النصوص (صلواة اللّه عليهم) > ۵۱ - باب علامات ظهوره (عليه السّلام) = یعنی علاماتی که نشان از ظهور او دارند.
لذا علمای آخرالزمانی و شیوخ درباری فریب‌مان ندهند و القاء نکنند این روایات برای همان زمان گذشته و بنی العباسِ آن موقع است! یا ادعا کنند از علائم غیر حتمی است! یا القاء کنند فقط یک یا دو روایت است! روایات مربوط به بنی العباس ثانی (لعنة الله علیهم) آنقدر متواتر و فوق متواتر است که فقط در اینکه مثلاً اختلاف آنان از علائم قرب ظهور است ، کلی روایات داریم که تعدادی از آنها را هم بیان شد ، و در مورد مرگ حاکمشان روایات داریم ، در مورد مکر و نفاق بودن حکومتشان روایات داریم ، در مورد نحوۀ از بین رفتنشان روایات داریم ، در مورد کسانی که بنی العباس (لعنة الله علیهم) را از شرق و غرب نابود می‌کنند روایات داریم ؛ و مجموع این روایات آنقدر یقین‌آور است که احدی از علمای حقیقی شیعه که صاحبان شرف و صداقت هستند ، هیچوقت این روایات را انکار و کتمان نمی‌کنند.

ــــــــــــــــــــ

عَمْرُو بْنُ أَبِی اَلْمِقْدَامِ عَنْ جَابِرٍ اَلْجُعْفِيِّ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو جَعْفَرٍ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ): يَا جَابِرُ اِلْزَمِ اَلْأَرْضَ وَ لاَ تُحَرِّكْ يَداً وَ لاَ رِجْلاً حَتَّى تَرَى عَلاَمَاتٍ أَذْكُرُهَا لَكَ إِنْ أَدْرَكْتَهَا أَوَّلُهَا اِخْتِلاَفُ وُلْدِ فُلاَنٍ وَ مَا أَرَاكَ تُدْرِكُ ذَلِكَ وَ لَكِنْ حَدِّثْ بِهِ بَعْدِی وَ مُنَادٍ يُنَادِی مِنَ اَلسَّمَاءِ وَ يَجِيئُكُمُ اَلصَّوْتُ مِنْ نَاحِيَةِ دِمَشْقَ بِالْفَتْحِ وَ يُخْسَفُ بِقَرْيَةٍ مِنْ قُرَى اَلشَّامِ تُسَمَّى اَلْجَابِيَةَ وَ تَسْقُطُ طَائِفَةٌ مِنْ مَسْجِدِ دِمَشْقَ اَلْأَيْمَنِ وَ مَارِقَةٌ تَمْرَقُ مِنْ نَاحِيَةِ اَلتُّرْكِ وَ يَعْقُبُهَا مَرْجُ اَلرُّومِ وَ يَسْتَقْبِلُ إِخْوَانُ اَلتُّرْكِ حَتَّى يَنْزِلُوا اَلْجَزِيرَةَ وَ يَسْتَقْبِلُ مَارِقَةُ اَلرُّومِ حَتَّى تَنْزِلَ اَلرَّمْلَةَ فَتِلْكَ اَلسُّنَّةُ يَا جَابِرُ فِيهَا اِخْتِلاَفٌ كَثِيرٌ فِی كُلِّ أَرْضٍ مِنْ نَاحِيَةِ اَلْمَغْرِبِ فَأَوَّلُ أَرْضِ اَلْمَغْرِبِ أَرْضٌ تَخْرَبُ اَلشَّامُ يَخْتَلِفُونَ عِنْدَ ذَلِكَ عَلَى ثَلاَثِ رَايَاتٍ رَايَةِ اَلْأَصْهَبِ وَ رَايَةِ اَلْأَبْقَعِ وَ رَايَةِ اَلسُّفْيَانِيِّ

ضمن حدیثی نورانی و طولانی ، حضرت امام محمّد باقر (علیه السلام) برای حفظ شیعیانش از فریب خوردن و نجات آنان از توطئه‌ها و دسیسه‌های انقلابیون در هر زمان ، که به اسم یاری حضرت قائم (عجل الله فرجه) قیام می‌کنند و شیعیان را به کشتن می‌دهند ، خطاب به حابر بن یزید جعفی فرمودند:
یا جابر! بچسب به زمین و دست و پائی تکان نده [کنایه از اینکه طوری رفتار کن که انگار اصلاً در آنجا وجود نداری] تا زمانیکه علاماتی که می‌گویم را ببینی ، هر چند می‌دانم تو آن زمان را درک نخواهی کرد ، ولی از سوی من نقل کن [تا شیعیانم هوشیار بمانند] ؛ اول آن علامات اختلاف بین اولاد فلان [بنی عباس (لعنة الله علیهم)] است ... [و تا آخر حدیث].
منابع:
الإختصاص ، شیخ مفید: جلد ۱ ، صفحه ۲۵۵.
البرهان فی تفسير القرآن: جلد ۱ ، صفحه ۳۵۳.

پی‌نوشت:
در احادیث متعدد قبلی نشان دادیم که منظور از اختلاف بین "ولد فلان" اختلاف بین بنی العباس (لعنة الله علیهم) است ، ولیکن گاهی محدثین از شدت تقیه، از الفاظ جایگزین مثل بنی فلان یا ولد فلان یا اولاد فلان یا بنی مرداس یا ولد عابس یا سابع و ... استفاده می‌کردند.
شیخ نعمانی (رضوان الله علیه) همین حدیث را قبل از شیخ مفید (رحمة الله علیه) آورده و در کتاب خود صریحاً نوشته اختلاف بین بنی العباس:
أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ هَؤُلاَءِ اَلرِّجَالِ اَلْأَرْبَعَةِ عَنِ اِبْنِ مَحْبُوبٍ وَ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ اَلْكُلَيْنِيُّ أَبُو جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ وَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عِمْرَانَ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى قَالَ وَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ غَيْرُهُ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ جَمِيعاً عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ قَالَ وَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اَلْوَاحِدِ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ اَلْمَوْصِلِيُّ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَاشِرٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ هِلاَلٍ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ أَبِي اَلْمِقْدَامِ عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ اَلْجُعْفِيِّ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ اَلْبَاقِرُ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ): يَا جَابِرُ اِلْزَمِ اَلْأَرْضَ وَ لاَ تُحَرِّكْ يَداً وَ لاَ رِجْلاً حَتَّى تَرَى عَلاَمَاتٍ أَذْكُرُهَا لَكَ إِنْ أَدْرَكْتَهَا أَوَّلُهَا اِخْتِلاَفُ بَنِي اَلْعَبَّاسِ ...
منبع:
الغيبة ، شیخ نعمانی: ج ۱ ، ص ۲۷۹.

ــــــــــــــــــــ

... عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) إِذَا اِخْتَلَفَ بَنُو فُلاَنٍ فِيمَا بَيْنَهُمْ فَعِنْدَ ذَلِكَ فَانْتَظِرُوا اَلْفَرَجَ وَ لَيْسَ فَرَجُكُمْ إِلاَّ فِي اِخْتِلاَفِ بَنِي فُلاَنٍ فَإِذَا اِخْتَلَفُوا فَتَوَقَّعُوا اَلصَّيْحَةَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ وَ خُرُوجَ اَلْقَائِمِ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) إِنَّ اَللّٰهَ يَفْعَلُ مٰا يَشٰاءُ وَ لَنْ يَخْرُجَ اَلْقَائِمُ وَ لاَ تَرَوْنَ مَا تُحِبُّونَ حَتَّى يَخْتَلِفَ بَنُو فُلاَنٍ فِيمَا بَيْنَهُمْ فَإِذَا كَانَ كَذَلِكَ طَمَعَ اَلنَّاسُ فِيهِمْ وَ اِخْتَلَفَتِ اَلْكَلِمَةُ وَ خَرَجَ اَلسُّفْيَانِيُّ وَ قَالَ لاَ بُدَّ لِبَنِي فُلاَنٍ مِنْ أَنْ يَمْلِكُوا فَإِذَا مَلَكُوا ثُمَّ اِخْتَلَفُوا تَفَرَّقَ مُلْكُهُمْ وَ تَشَتَّتَ أَمْرُهُمْ حَتَّى يَخْرُجَ عَلَيْهِمُ اَلْخُرَاسَانِيُّ وَ اَلسُّفْيَانِيُّ هَذَا مِنَ اَلْمَشْرِقِ وَ هَذَا مِنَ اَلْمَغْرِبِ يَسْتَبِقَانِ إِلَى اَلْكُوفَةِ كَفَرَسَيْ رِهَانٍ هَذَا مِنْ هُنَا وَ هَذَا مِنْ هُنَا حَتَّى يَكُونَ هَلاَكُ بَنِي فُلاَنٍ عَلَى أَيْدِيهِمَا أَمَا إِنَّهُمْ لاَ يُبْقُونَ مِنْهُمْ أَحَداً ثُمَّ قَالَ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) خُرُوجُ اَلسُّفْيَانِيِّ وَ اَلْيَمَانِيِّ وَ اَلْخُرَاسَانِيِّ فِی سَنَةٍ وَاحِدَةٍ فِی شَهْرٍ وَاحِدٍ فِی يَوْمٍ وَاحِدٍ نِظَامٌ كَنِظَامِ اَلْخَ ...

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: هنگامی که بنی فلان بابت موضوعی که بینشان است [تعیین رهبر] به اختلاف خوردند در آن وقت منتظر خبر ظهور باشید و فرج شما همان اختلاف بین بنی فلان است ... [یعنی این اختلافشان بسرعت موجب فروپاشی آنان و خروج سفیانی (لعنة الله علیه) و تحقق بقیۀ علائم و ظهور خود مولا خواهد شد]
و فرمود بدانید: آنچه که شما انتظار آن را می‌کشید را نخواهید دید ، الا زمانیکه بنی فلان بین خود به اختلاف بخورند ...
منبع:
الغيبة ، شیخ نعمانی: ج ۱ ، ص ۲۵۳.

پی‌نوشت:
حکومت ملعون و منحوس بنی العباس (لعنة الله علیهم) چقدر مانع بزرگی است در برابر امر ظهور و بلکه تنها مانع و اصلی‌ترین مانع امر ظهور همین حکومت است ، تا جائیکه مولا صراحتاً فرمود چیزی که انتظارش را می‌کشید را نخواهید دید الا بعد از اختلاف بنی فلان [بنی العباس (لعنة الله علیهم)].
برای نجات حداکثری جوانان فریب خورده شیعه از چنگال بنی العباس (لعنة الله علیهم) و آوردنشان سمت خدمت به خود اهلبیت (علیهم السلام) و برای سرعت بخشیدن به اختلاف بینشان که کل فرج شیعه به آن وابسته است ، آگاهی به این امر ضروری است.
لیکن مهم این است که بدانیم منظور از بنی فلان همان حکومت بنی العباس (لعنة الله علیهم) در آستانۀ ظهور است ؛ و بدانیم این حکومت بزرگترین مانع ظهور است ، چرا که با بدنام کردن تشیع و ایجاد اختلاف بین شیعیان و قدرت دادن به پیروان کودتای سقیفه و همچنین فریب گسترد جوانان مستعد شیعه و بخدمت گرفتن آنان موجب هدر رفتن بیشترین سرمایه‌های انسانی و اعتقادی شیعیان می‌شود و اگر حکومتشان توسط سفیانی (لعنة الله علیه) و خراسانی نابود نشود، فتوای قتل امام زمان (علیه السلام) را هم که قبلاً برای "حفظ نظام" خود داده‌اند را مجدداً با صراحت خواهند داد و موجب کشتار عظیم بین شیعیان حضرت خواهند شد و طیف جاهلی را که در خدمت این حکومت مکر و حیله هستند و بزعم خود در حال دفاع از اسلام هستند را بجان باقی شیعیانی که بیدار و آگاه هستند خواهند انداخت و اینگونه موجب کشتار شیعیان از دو گروه حق و گمراه خواهند شد و موجب خسارات عظیمی به تشیع خواهند شد، لذا خدا برحمت خود مقدر فرموده تا زمانیکه اینها هستند ، فرج واقع نشود و نابودی اینها را مهمترین کلید گشایش امر فرج قرار داده.

ــــــــــــــــــــ

بنی‌عباس آخرالزمانی و اواخر حکومت آنان

جابر بن یزید جعفی (رضوان الله علیه) نقل می‌کند:
«قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ [حضرت امام محمّد باقر (علیه‌السلام)]: «توقّوا آخِرَ دَوْلَةِ بَنِي اَلْعَبَّاسِ، فإنَّ لَهُمْ فِی شيعَتِنَا لَذَعَات وَ فِی آخر دولَتِهِمْ عَلامَات أَمَضُّ مِنَ اَلْحَرِيقِ اَلْمُلْتَهِبِ»

مروری بر روایت:
این روایت شریف در پیدا کردن شناخت از بنی‌عباسِ آخرالزمانی (لعنة الله علیهم) در آخرالزمان بما کمک می‌کند.
طبق فرمایش حضرت امام محمّد باقر (علیه السلام) ، بنی عباس ثانی (لعنة الله علیه) هر میزان که به اواخر حکومت خود نزدیکتر می‌شوند، شیعیان نسبت به آنان شناخت بیشتری پیدا کرده و هویت آنان برای شیعیان برملا و ااشکار خواهد شد.
عبارت توقّوا از ریشه وقی و بمعنای حفظ کردن و برحذر بودنی همراه با رعایت جوانب احتیاط است و حضرت به شیعیان توصیه می‌کنند که در اواخر سلطنت بنی‌عباس ثانی (لعنة الله علیهم) خود را از آنان حفظ کرده و محتاطانه رفتار کنند.
شیعیان برای حفظ خود و رعایت جوانب احتیاط باید شناخت درستی از بنی عباس ثانی (لعنة الله علیهم) داشته باشند، در نتیجه بر مبنای اینگونه سفارش حضرت، این شناخت کامل برای شیعیان حاصل خواهد شد.
حضرت دربارۀ دلیل این توصیه می‌فرمایند: فإنَّ لَهُمْ فِي شيعَتِنَا لَذَعَات
اصطلاح لذع در جملات در معنای سوزاندن، سوختن و زخم زبان زدن بکار می‌رود و در اینجا بمعنای گزیدگی بکار رفته، یعنی علت توصیه حضرت این است که شیعیان در اواخر حکومت بنی عباس ثانی (لعنة الله علیهم) از سوی آنان با اعمال و رفتار و برخی جنایاتشان مورد گزش و آزار و اذیت قرار خواهند گرفت و به همین دلیل باید خود را حفظ کنند تا آسیب کمتری از سوی آنان ببینند.
حضرت در ادامه می‌فرماید: در اواخر دولت بنی‌عباس ثانی (لعنة الله علیه) علاماتی وجود دارد که أَمَضُّ مِنَ اَلْحَرِيقِ اَلْمُلْتَهِبِ
اصطلاح أَمَضُّ از ریشه مُضیء بمعنای روشن شونده یا روشن کننده است که در قالب عبارت أَمَضُّ، شدت این روشنائی مدنظر بوده و در اینجا بمعنای روشن‌تر می‌باشد
عبارت اَلْحَرِيقِ اَلْمُلْتَهِبِ نیز بمعنای آتشی است که برافروخته و در حال زبانه کشیدن است.
در نتیجه معنای عبارت حضرت اینگونه می‌شود که در اواخر حکومت بنی‌عباس ثانی (لعنة الله علیهم) علاماتی ظاهر و عیان می‌شود که از آتش برافروخته و در حال زبانه کشیدن، روشن‌تر بوده و این بمعنای راهنماوکی صد در صد آن علامات به روشن شدن حقایق و کامل شدن شناخت شیعیان نسبت به بنی عباس (لعنة الله علیهم) و شرایطی است که در آن بسر خواهند برد، یعنی معرفت به پایان کار بنی عباس (لعنة الله علیهم) و نزیکی فرج [والله العالم]

معنای روایت
«در پايان حكومت بنى عباس (لعنة الله علیه) خود را حفظ‍‌ كنيد ، زيرا آنان شيعيان ما را خواهند گزيد ، در پايان حكومت آنها علامت‌هائى هست كه از شعله‌هاى آتش روشن‌تر است.»
منابع:
اعلام الوردی: جلد ۲ ، صفحه ۲۸۰.
عوالم العلوم: جلد ۱۹، صفحه۱۴۱.

ــــــــــــــــــــ

ناگهانی بودن نابودیِ بنی عباسِ آخرالزمانی (لعنة الله علیهم)
ابوبصیر از حضرت امام محمّد باقر (علیه السلام) در حدیثی مفصّل پس از بیان وقایع پیش از ظهور ، از جمله حملۀ خراسانی و سفیانی (لعنة الله علیه) در یک زمان به‌ حکومت بنی عباس ثانی (لعنة الله علیهم) نقل می‌کند که آنحضرت فرمودند:
«... همانا از دست رفتن و سقوط‍‌ حكومت بنی فلان [بنی عباس (لعنة الله علیهم)] همانند شكستن كاسۀ سفالين است ، و همچون مردى است كه در دستش كاسه‌اى سفالين بوده و او مشغول راه رفتن باشد كه ناگاه در حالیكه غافل است ، كاسه از دستش فرو افتد و بشكند ؛ پس هنگامى كه فرو افتاد ، بگويد آه - همچون خود باخته‌اى - پس ، از دست رفتن دولت آنان چنين است كه بكلّى از زوال آن بى‌خبر باشند.»

مروری بر روایت:
همیشه در مثل‌ها و تشبیهات اهلبیت (علیهم السلام) همانند مثال‌های قرآنی نکات مهمی نهفته است.
تشبیه نابودی حکومت بنی عباس ثانی (لعنة الله علیهم) به افتادن و شکسته شدن ظرفی سفالین نیز دارای نکات مهم و ظریفی است.
اول اینکه افتادن و شکستن ظرف سفالین از دست انسان یکباره، بسرعت و در چشم بر هم زدنی اتفاق می‌افتد و این بدان معناست که روند نابودی حکومت بنی عباس ثانی (لعنة الله علیهم) نیز به همین سرعت و به یکباره واقع خواهد شد.
سرعت افتادن ظرف از دست انسان بحدّی بالاست که انسان توان عکس العمل مناسب برای جلوگیری از وقوع آن را ندارد، چرا که در چشم برهم زدنی اتفاق افتاده و ظرف بزمین می‌خورد، در نتیجه سرعت وقوع نابودی بنی عباس (لعنة الله علیهم) بحدّی بالا خواهد بود که توان هر گونه عکس العملی از سوی آنان گرفته خواهد شد.
عموماً ظرف یا هر وسیله‌ای ، هنگامی از دست انسان بزمین می‌خورد و می‌شکند که انسان برای لحظه‌ای توجهی به آن نداشته و یک لحظه غفلت باعث افتادن ظرف می‌شود ؛ این موضوع درمورد بنی عباس ثانی (لعنة الله علیهم) نیز صادق است ، بطوری که اسباب نابودی آنان زمانی فراهم می‌شود که آنان هوشیاری لازم را نداشته و آنان بطور کلی غافل از وقوع نابودی خود هستند.
روایت تصریح دارد که حاکمیت بنی عباس (لعنة الله علیهم) پیش‌بینی وقوع این اتفاق را نخواهد کرد و سرعت وقوع آن از یک سو و غفلت از این موضوع بدلیل اشتغال حاکمیت بنی عباس (لعنة الله علیهم) به مسائل و مشکلات دیگر، عواملی می‌شود برای نابودی آنان در چشم برهم زدنی.
اما زمانیکه دولتشان نابود شده و از میان می‌رود ، تازه بخود آمده و آه حسرت سر خواهند داد [والله العالم].

اصل روایت
«... ثُمَّ قَالَ لِي إِنَّ ذَهَابَ مُلْكِ بَنِي فُلاَن [بَنِیٍِ عَبٰاسْ (لعنة الله علیهم)] كَقِصَعِ اَلْفَخَّارِ وَ كَرَجُلٍ كَانَتْ فِي يَدِهِ فَخَّارَةٌ وَ هُوَ يَمْشِي إِذْ سَقَطَتْ مِنْ يَدِهِ وَ هُوَ سَاهٍ عَنْهَا فَانْكَسَرَتْ فَقَالَ حِينَ سَقَطَتْ هَاهْ شِبْهَ اَلْفَزَعِ فَذَهَابُ مُلْكِهِمْ هَكَذَا أَغْفَلُ مَا كَانُوا عَنْ ذَهَابِهِ.»
منابع:
بحارالانوار: جلد ۵۲ ، صفحه ۲۳۲.
الغیبة ، شیخ نعمانی: صفحه ۲۵۳.

سفیر انتظار - Safir Entezar...
ما را در سایت سفیر انتظار - Safir Entezar دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fsafir124 بازدید : 13 تاريخ : پنجشنبه 17 خرداد 1403 ساعت: 18:58